tafakor90
salam khoshhal misham ba man bashin va jadedtaren haro begem
می خواهم برگردم به روزهای کودکی
آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ...
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند .
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود ... !
آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ...
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند .
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود ... !
ابزار تماس با ما
نظرات شما عزیزان:
تو کجایی سهراب؟آب را گل کردند.چشمها رابستندوچه بادل کردند صبرکن ای سهراب!گفته بودی:قایقی خواهم ساخت دورخواهم شد ازاین خاک غریب.قایقت جادارد؟من هم از همهمه اهل زمین دلگیرم
نوشته شده در شنبه 7 مرداد 1391برچسب:, ساعت
9:5 توسط zarirazmekar| يک نظر |
Power By:
LoxBlog.Com |